در قوس نزولی هستی، خداوند عاشق می شود و عشق خود را در سیمای تمامی پدیده های عالم ظاهر می سازد. آنگاه قوس صعودی هستی آغاز می شود...
خداوند در مسند معشوقی می نشیند، همه پدیده های عالم را عاشق خود می سازد و بدین سان آنها را به سوی خود می کشد.
|
اي كه به هنگام درد راحت جاني مرا |
اي كه به تلخي فقر گنج رواني مرا |
|
آنچه نبردست وهم، آنچه نديده است فهم |
از تو به جان ميرسد، قبلهي آني مرا |
عاليترين خصيصهي يك انسان متحول و متحرك آگاهي است. انسان آگاه به معني اعم، انساني است كه به علت و علل وقايع محيط خود در هر زمينه آگاهي دارد و چون با پيشينه
و تغيير و تحول بعدي جميع امور آشناست هرگز شيفتهي ظواهر پر رنگ و جلال خيرهكنندهي آن نميشود، كه براي جلب توجه و گاه به منظور مردمفريبي آراسته ميگردد. انسان آگاه هيچگاه تحت تأثير زر و زور و قدرت واقع نميشود. به همين علت در ابراز عقيده و آرمان خود كه مصالح عمومي را در بر خواهد داشت هيچگونه بيم و هراسي به خود راه نميدهد، و با در نظر گرفتن آگاهي خود به آغاز و انجام وقايع، حتي از مرگ نيز نميهراسد.
لغت عارف كه از عرفان يعني «آگاهي» مشتق شده است، همين معني را دارد. به همين جهت عارف را «آگاه» ناميدهاند و عارف به شخصي ميگويند كه به جميع امور محيط خود اعم از مادي و معنوي آگاهي داشته باشد. آگاهي همواره توانايي را همراه دارد و شخص آگاه هميشه تواناست.